-
مناظر زیبای پشت پنجره
جمعه 30 آذر 1397 19:01
وقتی در محل کارم خسته میشوم از پشت میز بلند شده و از پنجره اطاقم نگاهی به بیرون می اندازم گاهی این کار با زمان مدرسه رفتن یا برگشت از مدرسه دو پسر نوجوان سرایدار کارخانه روبرو هم زمان می شود پسران نوجوان مرتبی که کوله بر دوش در حال رفتن و یا برگشت از مدرسه هستن . این منظره به طرز غریبی شور زندگی را در انسان ایجاد می...
-
ادامه بحران اقتصادی
یکشنبه 25 آذر 1397 22:39
من تو یک شرکت قطعه ساز خودرو کار میکنم و در این 10 ساله تو این شرکت فراز نشیبهای زیادی رو پشت سر گذاشته و به دنبال بحران سال جاری که دامن خیلی شرکتها منجمله شرکتهای خودرو ساز رو گرفته شرکت ما هم از ماه آینده به مدت دو هفته تعطیل خواهد شد ..... این بحران چه زمانی پایان خواهد یافت و مردم چگونه با این بحران مقابله خواهند...
-
چه خوب بود اگر.......
شنبه 17 آذر 1397 12:27
چه خوب بود اگر این شعر مولانا سرلوحه اعمال همه انسانها میشد : این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا همه کارهای ما مانند صدایی است که ایستاده در مقابل کوهی فریاد میزنیم و انعکاس همان صدا به سوی ما باز میگردد .
-
بحران اقتصادی
پنجشنبه 15 آذر 1397 11:09
این بحران اقتصادی و بلا تکلیفی قیمت خودرو دامن شرکت ما رو هم گرفت و شرکت تا اطلاع ثانوی فقط سه روز در هفته کار خواهد کرد . مانده ام به فکر کارگران درمانده ای که دو ماه است حقوق نگرفته اند با اجاره خانه و بچه های محصل و مشکلات دیگر چه خواهند کرد . خود من هم باید به فکر فعا لیت بیشتر در کارهای دفتر باشم .
-
شبانه روز پر از استرس
چهارشنبه 14 آذر 1397 22:25
پسر کوچک من که امسال دانشگاه اراک قبول شده متاسفانه بیش از حد به بازیهای اینترنتی و گیم نت وابسته هست و آخر هر هفته از اراک میاد خونه و با توجه به قبولی در دانشگاه و افزایش پول توجیبی متاسفانه شرط بندیش در بازیها با مبالغی بالاتر از قبل شده و حالا تو این هفته با ناراحتی میگفت که پول کم آورده و از من میخواست که بدهی...
-
روستایی زیبا در اطراف کرج
شنبه 3 آذر 1397 00:18
امروز با تعدادی از دوستان طبق روال هر سال رفتیم اغشت. بسیار زیبا بود .... زیبایی رنگها غیر قابل توصیف هست فقط باید دید.....
-
این چند روز سخت
دوشنبه 21 آبان 1397 00:33
تعطیلات گذشته رو تو خونه موندم لب تاب رو هم از دفتر بردم خونه تا کار لایحه دفاعیه رو کامل کنم روز شنبه هم جلسه دفاع داشتم . روز جمعه و شنبه احساس میکردم دیگه حالم از کار بهم میخوره اصلا دست و دلم به هیچ کاری نمیرفت روز شنبه که اصلا ذهنم گویی تعطیل بود حرکاتم به ربات شبیه شده بود با خودم میگفتم اصلا اینهمه کار برای چی...
-
پیغام یک دوست
جمعه 18 آبان 1397 22:58
گاهی دلم خیلی میگیره یک جور حس تنهایی و غرق شدگی در کار .... دلم تنگ دوستان میشه و شاید کوتاهترین راه ، ارتباط با دوستان وبلاگی باشه . سری به وبلاگ میزنم به امید خوندن نظری از دوستی ..... اینبار که وبلاگ رو باز کردم تو نظرات چیزی نبود اما در پیغامها پیغام آقا محمود رو دیدم که گله کرده بود چرا امکان نظر دادن رو برداشتم...
-
برنامه زیابی در بی بی سی
جمعه 18 آبان 1397 22:39
روز جمعه هست و تو این دو سه روز تعطیل لب تابم رو از دفتر آوردم که تو خونه رو یک لایحه دفاعیه بیمه کار کنم دیروز چند ساعتی کار کردم اما امروز اصلا دست ودلم به کار نمیره...... تو بی بی سی یک برنامه ای پخش میشه یک فیلم آپارت در باره شعرهای معینی کرمانشاهی برنامه خیلی قشنگی هست ای کاش زندگی همیشه به همین زیبایی بود و جز...
-
قبولی دانشگاه داریوش
دوشنبه 2 مهر 1397 01:08
پسر کوچکم دانشگاه اراک قبول شد همون رشته ای که دوست داشت.هفته گذشته رفتیم برای ثبت نام و امشب هم راهیش کردم رفت. خوشحالم هم برای قبول شدنش هم برای دور شدنش که باعث استقلالش میشه. فقط ته دلم نگران رفت و آمدهاش هستم راه دور این دلهره ها رو هم داره. به خدا سپردمش و امیدو ارم خدا وند همه رو در پناه خودش حفظ، کنه پسر من رو...
-
اشیا هم جان دارند
شنبه 24 شهریور 1397 00:50
داشتم به دوتا کیبورد تو دفتر فکر میکردم که یکیش بعضی از دکمه های حروفش کار نمیکنه و یکی دیگه قطع و وصل میشه از کوروش میپرسم اینها تعمیر نمیشه میگه نه بندازشون دور..... با خودم فکر میکنم چرا نباید تعمیر بشه و چرا باید بندازم شون دور؟ مثل اینکه اگر دندون یکی افتاد کلا اون آدم رو دفنش کنی ........ مگه میشه ؟؟؟؟ با اشیاء...
-
جابجایی دفتر
یکشنبه 4 شهریور 1397 21:56
صاحب ملک دفتر اعلتم کرده که اونجا رو برای کار دیگه ای نیاز داره میخواد برای انبار اجاره بده چون کاربربش اداری نیست و شهرداری براش مشکل ایجاد کرده حالا چند روزی هست دنبال جای جدید برای اجاره میگردم کلی ذهنم مشغوله با خودم میگم من برای این کار کوچیک اینهمه مشغله ذهنی دارم خدا به داد اونهایی برسه که کارهای بزگ و سرمایه...
-
تعدیل
جمعه 2 شهریور 1397 23:42
روز سه شنبه رور خیلی بدی بود. چند وقتی بود مرتب تو کارخونه از تعدیل صحبت میشد . و همه نگران بودن شایعات زیادی هم بخش میشد تا اینکه روز سه شنبه لیست تعدیل رودادن به من که ما بهسون اعلام کنیم چندوقتی هست مسولیت اداری کارخونه رو هم به من دادن . با یکی از همکارها به نفرات تعدیلی زنگ زدیم و خبر دادیم خیلی حس بدی بود . این...
-
یاد روزهای سخت گذشته
شنبه 5 خرداد 1397 01:18
ریروزبه طرز عجیبی احساس خستگی داشتم بعد از افطار رفتم که چرتی بزنم اما تا سحر خوابیدم. سحر بیدار شدم سحری خوردم و دیگه خوابم نمیومد بی اختیار یاد روزهایی افتادم که تو اصفهان بودم تازه جدا شده بودم و خودم خونه اجاره کرده بودم کوروش کلاس چهارم بود و داریوش مهد کودک میرفت و من مجبور بودم اونها رو تو خونه تنها بزارم صبح...
-
فیلتر شدن تلگرام
پنجشنبه 13 اردیبهشت 1397 20:04
الان دو روزه دیگه با فیلتر شکن هم تلگرام باز نمیشه انگار چیزی رو گم کردم از طرفی هم دیگه عذاب وجدان دائم سر تلگرام بودن رو ندارم و حالا دچار حس دوگانه عجیبی هستم. از طرف دیگه نگرانم که چطور و با چه استدلالی با وجود مخالفت دولت با فیلتر شدن تلگرام بک مقام قضایی حکم فیلترینگ رو میده اما در مقابل اینهمه دزدی و رشوه و....
-
پیکر مومیایی شده
جمعه 7 اردیبهشت 1397 10:32
این روزها با پیدا شدن یک پیکر مومیایی شده صحبتهای له و علیه رضا شاه بسیار در فضای مجازی منتشر شد. تاریخ برای عبرت آموزی هست و گذشته چراغ راه آینده و مطلق نگری نتیجه ای جز بیراهه نداره. این مطلب که توسط یکی از دوستان به اشتراک گذاشته شده بود توجه من رو جلب کرد : چرا ما راه نجات خود را در اعماق تاریخ و در گذشته می جوییم...
-
یک رویا
دوشنبه 13 فروردین 1397 01:03
گاهب دلم میخواد قید کار و خونه و زندگی در شهر رو بزنم و برم در روستای آبا و اجدادی به کار کشاورزی مشغول بشم..
-
خیانت یک همکار
پنجشنبه 9 فروردین 1397 09:33
تو کارخونه یکی از همکارها کارهای حقوق و دستمزد رو انجام میداد و من تو بهمن ماه با کنترل حقوق و دستمزد متوجه شدم هر ماه میلغ قابل توجهی رو به حساب خودش واریز میکنه شوکه شده بودم. این شخص کسی بود که به دلیل مشکلات متعدد خانوادگی به شدت مورد توجه و تحت حمایت مدیر عامل بود و خود من هم به دلیل دقتش درکار خیلی تو محاسبات و...
-
سال نو مبارک
یکشنبه 5 فروردین 1397 02:15
آرزو میکنم سال نو برای همه سالی سرشار از سلامتی ، آرامش و رونق در کسب و کار باشه. آرزو میکنم امسال سال صلح و دوستی برای بشریت باشه. سالی سرشار از آگاهی ، عدالت ،آزادی و تحمل عقاید همدیگر......
-
روز جمعه و حس خوب کوهنوردی
سهشنبه 10 بهمن 1396 22:07
از هفته گذشته تصمیم گرفته بودم روز جمعه با یک تور برم سفر یک روزه به کاشان اما فکر کردم صبح زود بیدار شدن و آخر شب برگشتن برای من که روز بعد میخوام برم سر کار کمی خسته کننده هست. یک گروه هم از دوستان فیس بوکی برای جمعه برنامه درکه گذاشته بودن دلم میخواست با اونها برم اما تا تهران رفتن خودش مشکلی بود و اینکه خیلی وقته...
-
رهایی از افکار منفی
شنبه 30 دی 1396 14:20
تو پست قبلیم نوشتم که مدتی هست گویی ذهنم آهن ربای اخبار منفی شده همه غمهای عالم گویی بر قلبم سنگینی میکنه . مدتها بود دلم برای نوشتن تنگ شده بود مطالبی که به ذهنم میرسید و دلم میخواست بنویسم اما فرصت نمیکردم و غبطه میخوردم به حال کسانی که فرصت میکنن و مینویسن . بخصوص وقتی مطالب احسان محمدی رو میخوندم به حالش غبطه...
-
فکر کنم افسردگی گرفتم
شنبه 30 دی 1396 08:42
این روزها به طرز عجیبی فقط به غم و غصه ها و خبرهای بد فکر میکنم. اخبار مربوط به دستگیریهای اعتراضات اخیر و اتفاقات بعدی اونها ، آتش گرفتن کشتی سانجی و غمها و رنجهای خانواده اونها ، خبرهای بسیار از اختلاسهای بزرگی که شده و همچنان ادامه داره و قوه قضاییه گویی چشمش رو بر همه این دزدیها بسته ،شرکتهایی که به دلیل مشکلات...
-
جمعه کسالت آور
شنبه 23 دی 1396 09:35
روز پنج شنبه رفتم کارخونه و تاساعت 4 کارخونه بودم بعد ازبرگشت از کارخونه با وجود خستگی زیاد وسوسه فراوان برای رفتن خونه و خوابیدن ، بر وسوسه ها غلبه کرده و رفتم دفتر . چونکه شدیدا نگران کارهای دفتر بودم و هرآن ممکنه دارایی دفاتر شرکتها رو بخواد در نتیجه تا ساعت 8 شب کار کردم تصمیم داشتم جمعه هم برم دفتر اما صبح تا...
-
اتفاقی وحشتناک و شوکی باور نکردنی
پنجشنبه 21 دی 1396 19:32
پسر کوچکم 18 سالش هست و داره برای کنکور آماده میشه بچه درسخونی هست ولی زیادی اعتماد به نفس داره و بجز حرف خودش حرف هیچکس رو قبول نداره و با برنامه ریزی که کرده روزی چهار پنج ساعت درس میخونه بعد از ظهرها هم دو سه ساعتی میره گیم نت و من متاسفانه نتونستم این عادت گیم نت رو از سرش بندازم شاید به خاطر اینکه احساس میکنم یک...
-
کلاهبرداری
سهشنبه 28 آذر 1396 23:35
دفتر کارم یک اطاق در یک واحد آپارتمانی هست که اطاقهای دیگر اون در دست افراد دیگری هست. روزهای اخیر یکی از اطاقها خالی شده بود و یک آقای جوونی اون رو اجاره کرده بود که گفته بود شرکت خدماتی داره و چند روزی بود شروع به کار کرده و خیلی سرو صدادر آپارتمان راه انداخته بود. و دیروز عصر که در دفتر بودم خانمی مراجعه کرد و گفت...
-
بر سر دوراهی
شنبه 4 آذر 1396 19:46
امروز یکی از دوستان قدیمی زنگ زد و بعد از کلی صحبت گفت که برای فرزند یکی از دوستانش که نوازنده ویولون است و سازش را شکسته ، دارد پول جمع آوری میکند . و من از صبح دچار تضاد ذهنی شده ام که آیا چنین کمکهایی موضوعیت دارد ؟ آیا یک نوازنده نمیتواند در کنار یک کار ثابت و درآمد ثابت به کار نوازندگی نیز بپردازد ؟ کلا با کمکهای...
-
جشن تولد
پنجشنبه 2 آذر 1396 21:42
و یک جشن تولد نشستم جشن تولد نوه خواهرم هست نمیدونم چرا نمیتونم به این هیاهو عادت کنم. فریادهای هوهو رو اعصاب و روانم هست سرم رو با تلگرام گرم کردم. اصلا نمیدونم این تولد چرا گرفته شده تولد یک بچه یک ساله واقعا باید به این صورت گرفته میشد ما داریم کجا میریم.... البته اینقدر محدودیت وجود داره که جوونها برای تخلیه انرژی...
-
بازگشت مجدد
چهارشنبه 17 آبان 1396 20:59
امروز یک ساعتی تو دفتر وقت گذاشتم و سری به وبلاگها زدم . خوندم و نوشتم . واااای خیلی خوشحالم
-
غرق در کار
چهارشنبه 17 آبان 1396 07:59
این روزها چنان غرق کار هستم که گاه خودم رو هم فراموش میکنم و فقط گاهی هنگام بالا رفتن از پله ای یا هنگام برخواستن از روی صندلی با درد کمر میفهمم که منی وجود دارد که از یادش برده ام دلم برای خواندن و نوشتن و بخصوص نوشتن تنگ شده برای خواندن باژ مسیر نیم ساعته رفت و برگشت به شرکت و در سرویس فرصتی دست میدهد برای خواندن...
-
مناسبتهای این روزهای اخیر
سهشنبه 17 مرداد 1396 10:05
روز شنبه 14 مرداد روز صدور فرمان مشروطه بود و من مطلبی تو تلگرام در مورد سردار مریم بختیاری خوندم که برام خیلی جالب بود بی بی مریم بختیاری خواهر سردار اسعد بختیاری، [مادر علیمردان خان بختیاری و همسر علیقلی خان چهارلنگ] از زنان مبارز عصر مشروطیت است که در سال ۱۲۵۱ هـ.ش در سرزمین بختیاری بدنیا آمد. وی که در بختیاری به...