من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

بازگشت مجدد

امروز یک ساعتی تو دفتر وقت گذاشتم و سری به وبلاگها زدم . خوندم و نوشتم . واااای خیلی خوشحالم 

غرق در کار

این روزها چنان غرق کار هستم که گاه خودم رو هم فراموش میکنم و فقط گاهی هنگام بالا رفتن از پله ای یا هنگام برخواستن از روی صندلی با درد کمر میفهمم که منی وجود دارد که از یادش برده ام دلم برای خواندن و نوشتن و بخصوص نوشتن تنگ شده برای خواندن باژ مسیر نیم ساعته رفت و برگشت به شرکت و در سرویس فرصتی دست میدهد برای خواندن کانالهای تلگرامی. 

عاشق نوشته های احسان محمدی هستم دوست دارم رو در رو ببینمش سر تعظیمی در مقابلش فرود آورم و بگویم:

جانا سخن از زبان ما میگویی.

یا بگم :

آقا واقعا دمت گرم..