من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

مطلبی زیبا در تلگرام

تو تلگرام این مطلب رو خوندم چقدر برام این شخصیت آشنا بود . دلم برا ی خودم سوخت  کاش میتونستم خودم رو بغل کنم و ازش بخوام سرش رو بزاره رو شونم و هر چقدر دلش میخواد گریه کنه و غمهاش رو درون خودش نریزه ...


چرا زنان قوی از درون شکننده‌اند؟

زمانی که ما با زنان قوی روبه‌رو می‌شویم، فکر می‌کنیم که آن‌ها اعتمادبه‎نفس بالایی دارند.

 یک شغل مناسب، یک خانواده دوست داشتنی، رابطه عاطفی سالم، سلامتی و ...، اما پشت همین لبخند و روحیه بالا، زنانی با دل‌های شکسته قرار دارند. اما چرا؟

_آن‌ها تنها به خودشان تکیه می‌کنند

زنان قوی دوست دارند که مستقل باشند.

 آن‌ها به کمک دیگران نیازی ندارند و در واقع ترجیح می‌دهند که روی پای خودشان بایستند. آن‌ها دوست دارند که در مقابل دیگران، فردی با اعتماد‎به‌نفس بالا به نظر آیند. تحقیقات نشان داده که آن‌ها این شخصیتشان را دوست دارند و به آن افتخار می‌کنند. اما مشکل اینجاست که آن‌ها جز به خودشان به هیچ فرد دیگری تکیه نمی‌کنند و در واقع نمی‌خواهند قبول کنند که همه ما آدم‌ها گاهی به کمک یکدیگر محتاجیم

_دیگران بار مشکلاتشان را روی شانه آن‌ها می‌اندازند

 طبق تحقیقات، از آنجایی که افراد قوی بسیار مسئولیت پذیر هستند، با آغوش باز تکیه گاهی برای دیگران می‌شوند. اما خودشان هیچگاه در مورد مشکلات و ناراحتی‎هایشان با دیگران حرف نمی‌زنند، می‌خواهد مشکلات مالی باشد یا عاطفی و... همین می‌شود که آن‌ها نه تنها ناراحتی‌های خود، بلکه مشکلات دیگران را هم بر دوش می‌کشند.

_آنها در مورد مشکلاتشان با دیگران حرف نمی‌زند

اگر چه دیگران زنان قوی را شانه‌ای برای گریه‎هایشان می‌بینند، اما خود این زنان در مواقع ناراحتی و مشکلات، به سمت هیچکسی نمی‌روند. همین خصوصیت باعث می‌شود که آن‌ها هر روز تنها و تنهاتر شوند که در نهایت ممکن است که به افسردگی بیانجامد.

_او مراقب دیگران است، اما خودش را فراموش می‌کند

زنان قوی همیشه حامی خانواده و دوستان خود هستند. هر موقع که آن‌ها به کمک نیاز داشته باشند، آن‌ها در صف اول ایستاده‎اند، با خنده‌های آن‌ها می‌خندند و با گریه هایشان اشک می‌ریزند؛ اما زمانی که نوبت نیاز‌های خودشان می‌شوند، همه را فراموش می‌کنند. 

آنها آنقدر ناراحتی‎هایشان را در خود می‌ریزد که دیگران فکر می‌کنند هیچ ناراحتی و مشکلی در زندگی‎شان ندارد. در واقع آن‎ها آنقدر مشکلاتشان را به رویشان نمی‌آورند که دیگران هم فراموش می‌کنند که آن‌ها هم ممکن است گاهی روز بدی را پشت سر گذاشته باشند.

_از دردهای جسمانی‎شان چیزی نمی‌گویند

زنان قوی جدا از مشکلات روحی، درد‌های جسمانی خودشان را نیز پنهان می‌کنند. به عنوان مثال آن‌ها هرگز از ناراحتی‎هایشان در مقابل پدر و مادر یا فرزندانشان حرف نمی‌زنند، اما نمی‌دانند که با این کار در نهایت به قلبشان هم آسیب می‌رسانند. تحقیقات نشان داده که سرکوب کردن احساسات منفی، فشار زیادی را به قلب وارد می‌کند که در نهایت منجر به مشکلات قلبی می‌شود.

_پشت قدرت آن‎ها، داستانی تلخ نهفته است

 او یاد گرفته که در مواقع سختی چگونه از خودش دفاع کند. 

اما این بدین معنی نیست که او دیگر هیچ ناراحتی در زندگی‌اش ندارد.

زنان قدرتممند زمانی که بیرون از خانه هستند، در محیط کار، در میهمانی‎ها، ماسک به صورت می‌زنند، اما زمانی که در تنهایی خود به سر می‌برند، با واقعیت تلخ زندگی‎شان مواجه می‌شوند. 

آن‌ها احساس می‌کنند که در مقابل انتظارات بالای دیگران نباید کم بیاورند. طبق تحقیقات، همین خود کنترلی آن‌ها در مقابل دیگران منجر به آسیب روحی‎شان می‌شود. از این رو، زمانی که در تنهایی به شکست‌ها و مشکلات شخصی خودشان فکر می‌کند، با تلنگری غرق در اشک می‌شود.

برترینها_مترجم:پردیس بختیاری

مطالب زیبا

برنامه های جدید من

همونطور که قبلا نوشته بودم تا آخر خرداد در محل کار قبلی بودم و کارها رو تحویل دادم و بعد توسط یکی از دوستان درست هم زمان با پایان روز کاریم پیشنهاد یک سفر با تور به باکو روداشتم که به فال نیک گرفتم و بعد از برگشت از باکو درگیر کارهای دفتر و ارسال اظهارنامه های مشتریان خودم بودم و حالا با پایان یافتن تیر ماه به طور جدی به دنبال اجاره یک گلخونه هستم گلخونه کشت سیفی جات ...... چند جا رو هم دیدم و با یکی از اونها بایدقرارداد ببندم  و از شهریور یا مهر باید کار رو شروع کنم امیدوارم تجربه موفقی باشه و بتونم به پشتوانه اون در روستای پدری به این کار ادامه بدم .....

هرچند پسرهام بخصوص پسر کوچکم موافق نیست  بریم آذربایجان و من ممکن هست مجبور بشم مرتب در رفت و آمد باشم ..........

برام دعا کنید که موفق بشم ...........