من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را

تو پستهای قبلی  گفته بودم که یک قرارداد تهیه لایحه دفاعیه برای بدهی  یک شرکت داشتم که زحمت زیادی براش کشیده بودم و از لایحه دفاعیه ای هم که نوشته بودم و جلسه مربوط به اون هم خیلی راضی بودم.  خلاصه یکی دو هفته بعد از جلسه، مدیر عامل اون شرکت  به من زنگ زد و گفت:  یک  رابطی از سازمان مزبور به من زنگ زده  وگفته میتونه بدهی رو کم کنه و پیشنهاداتی داده ، حالا  شما مبلغ قراردادت رو کم کن چون اگر رای بیاد همه کاهش بدهی مربوط به دفاعیه شما نیست و  این روابط  هم در اون موثر بوده و ....

جلسه ای باهاش گذاشتم و توضیح  دادم که  از لایحه دفاعیه  من چه مواردی  تو جلسه  تایید شده و برای سایر موارد اگر اون شخص میتونه از نفوذش استفاده کنه و بعد کلی بحث  مدیر عامل هر چند  با اکراه  ولی قبول کرد.

حالا رای اومده و من میبینم اون  بند اصلی  که رقم بدهی رو  خیلی کاهش میداد تو رای نیومده در نتیجه کاهش بدهی عدد قابل توجهی نیست در حالیکه تو جلسه  صراحتا گفته شده بود که اون مورد  کم میشه  .  زنگ زدم به مدیر عامل و موضوع رو توضیح دادم و گفتم دوباره اعتراض میکنیم و پرونده میره دیوان و قطعا رای رو میگیریم و اون که خیلی دلخور بود میگه دیدید به ضرر ما تموم شد و روز بعد زنگ زده که مبادا رای  رو دریافت کنم اون صحبت کرده  و  احتمالا رای اصلاح بشه ......

این وسط رابط کی هست و با کی ارتباط داره خدا میدونه .....

  اعضای هییت  که همه رده بالاهای یک سازمان هستن !!!

با خودم فکر میکنم واقعا تو چه کشوری داریم زندگی میکنیم و  روابط  و مافیای اقتصادی  تا کجاها نفوذ داره ؟؟

منی که قراردادی نوشته بودم که خیلی شفاف  میخواستم  بیمه و مالیات این قرارداد رو بدم  کلی روی این کار مطالعه کرده بودم و زحمت کشیده بودم و مستندات تهیه کرده بودم و.... اینطور دور زده میشم و یک نفر دیگه بدون هیچ زحمتی فقط به صرف رابطه یا قرار داشتن در قدرت یا ارتباط داشتن  با صاحبان قدرت از مجاری غیر قانونی و پنهان  پولی رو به دست میاره  که نه مالیاتی داده و نه زحمتی براش کشیده .....

با خودم میگم واااای داریم کجا زندگی میکنیم و تا کی این رانت خواری و درآمدهای کثیف تو این کشور ادامه خواهد داشت .... 

مرتب این شعر اخوان تو ذهنم میاد که :

به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را ...