من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

مشغله ذهنی زیاد

این روزها سرم خیلی شلوغه . در کنار کارهای حسابداری دفتر که هنوز هم بعد از گذشت اینهمه سال موقع اظهارنامه ها و رسیدگیهای مالیاتی برام پر از استرس هست مشغله ذهنی اخراج پسرم از دانشگاه و کارهای فروش وسایل و اجاره دادن خونه خواهرم بعد از مهاجرت  هم مزید بر علت شده و استرسم رو بیشتر کرده. گاهی وقتها انگار همه چیز قفل میشه و کارها به چنان گره های کوری تبدیل میشن که به این سادگی باز شدنی نیست .

رای کمیسیون دانشگاه پسرم مبنی بر اخراجش اومد و من هم دیگه مجبور به پذیرش واقعیت هستم حالا منتظرم ببینم پسرم چه اقدامی می‌کنه .

باید برای تسویه حساب با دانشگاه اقدام کنه و تا یکسال فرصت داره خودش رو به سازمان نظام وظیفه معرفی کنه و جالبتر این هست که به دلیل اخراج ، دیگه ترم های گذرونده شده دانشگاه رایگان حساب نمیشه و باید به ازای هر ترم یک میلیون و صد تومن پرداخت کنیم و متاسفانه در شروع تحصیلات دانشگاهی این موارد هیچکدوم به دانشجویان اطلاع رسانی نمیشه .

خواهرم هم یک سال قبل مهاجرت کردن و بعد از درست شدن کار اقامتشون تصمیم گرفتن  وسایل خونه رو بفروشن  و خونشون رو هم اجاره بدن که خود همین موضوع کلی فراز و نشیب داشته و کلی مشغله ذهنی ایجاد کرده .

شرایط فعلی و محدودیتهای کرونایی و قطع رفت و آمدهای خانوادگی هم کلا اون روحیه اکتیو سابق رو در من از بین برده و من این روزها خیلی زود خودم رو میبازم و آرامشم رو از دست میدم .خیلی وقتها به خودم یادآوری میکنم که مراقب باشم و آرامشم رو حفظ کنم .امیدوارم زودتر به شرایط نرمال برگردیم .