من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

مشکل من با پسرم

پسر کوچک من 22 سالشه . دانشجو هست خیلی خوش اخلاقه و روحیه  آرامی داره تو کارهای خونه کمک میکنه بسیار مودب هست   اما مشکل بزرگی که داره اینه که شبها دیر میاد خونه یا در گیم نت مشغول بازیهای آنلاین و گروهی هست یا با دوستاش در پارک مشغول پاسور بازی . اصلا احساس خوبی نسبت به این کارهاش ندارم همیشه نگرانم و همیشه سر این موضوع باهاش درگیرم  ذهنم به شدت درگیر این موضوع هست و نمیدونم چطور مانعش بشم . حس خوبی نسبت به اینهمه وابستگی به بازیهای کامپیوتری ندارم به نظرم این هم خودش اعتیاد هست  یک اعتیاد مدرن   و.. . گاه میگم ول کن اون 22 سالش هست و دیگه بچه نیست خودش باید راهش رو پیدا کنه ...

اگه تجربه ای دارین که میتونه کمکم کنه ممنون میشم بنویسید . 

به نظرتون با جوونها چطور باید برخورد کرد اینکه بهشون بگیم دیگه بزرگ شدن و باید از نظر مالی  مستقل باشن  و مستقل زندگی کنن عیبی داره ؟  

نظرات 4 + ارسال نظر
فرهاد جمعه 1 آذر 1398 ساعت 17:03 http://bivajeh.blogsky.com

من هم سن پسربزرگ شما هستم،خب باید این واقعییت رو قبول کرد که تغیرات زیادی تو دنیای تکنولوژی صورت گرفته الان شما کمتر جوونی رو پیدا میکنی که به بازی اونم آنلاین و اینا بی توجه باش ازین نظر اکثر جوونا همینطوریه ن و بنظرم نباید زیاد بهش گیر بدی اما حواستم باید بهش باشه که از حد نگذرونه

مهربانو چهارشنبه 8 آبان 1398 ساعت 09:15 http://baranbahari52.blogsky.com/

صفای عزیزم با قسمت دوم پستت که در مورد استقلال مالی نوشتی صد در صد موافق هستم و نظرم اینه که باید به این موضوع اهمیت بدن و باید مدیریت مالی داشته باشند و بخشی از هزینه ها ی زندگی مشترکشون با تو رو به عهده بگیرند ، حتی اگر درامدی ندارند و صرفا پول تو جیبی می گیرند که البته بنظر من بچه ها بعد از بیست سالگی باید کارهای موقت هم که شده انجام بدن و برای خودشون یه درآمدی هرچند اندک دست و پا کنند . مشکل بزرگ ما اینه که بچه ها رو می فرستیم دانشگاه و منتظر میمونیم تا براشون یه شغل مهم در راستای تحصیلاتشون پیدا کنیم ولی تو اکثر کشورهای پیشرفته ی دنیا بچه ها از 13-14 سالگی به بعد همیشه کارهای موقت و درامد ها ی کوچولو دارند مثل کار تو رستوران و کافی شاپ و دلیوری و ..
در مورد اول صفا جون مشکل با دیر اومدنه یا اعتیاد به بازی یا هر دوتاش؟
عزیزم منظور از دیر اومدن چیه ؟ کی میاد خونه ؟ چون درکل پسر خوب و موجهیه میتونی در کمال ارامش و وقتی که با هم در شرایط خیلی خوبی هستید توافق کنید . بهش بگو من درک میکنم چقدر وقت گذروندن با دوستانت جذابه ولی ما در حال حاضر داریم با هم زندگی میکنیم و به حضور هم تو خونه و معاشرت با هم نیاز داریم . بعد یکی دوشب یا حتی سه شب رو برای دیر تر اومدن در هفته مشخص کنیدو قرار بذارید اگر سه شنبه شب قرار بود دیر بیای ولی تو خونه مشکلی بود که برنامه ت بهم خورد یه شب دیگه میتونی جابجا کنی و بیشتر با دوستانت وقت بگذرونی . بنظر من صرفا از باب حضور توخونه باید حساس باشی نه اینکه شب شد و نیومد و حتما داره با دوستاش یه کار خلاف می کنه .. چون همه می دونیم کسی که بخوادخلافی مرتکب بشه شب و روز براش هیچ فرقی نداره . بچه های ما تو خونه و با ما بزرگ شدن و احتمال اینکه به بیراهه و خلاف برن خیلی کمه .. ممکنه کنجکاو باشن و یه چیزایی رو امتحان که خوب کاملا طبیعیه ولی ادامه نمیدن .نگران نباش عزیزم من دارم بهت اینا رو میگم که میدونی دخترم بیست ساله ست و قاعدتا منم باید خیلی نگران باشم که نیستم
درمورد بازی های کامپیوتری ، خدایی خیلی جذاابن من خودم طرفدار پر و پا قرصشونم و یکی دوتا رو رو گوشیم داشتم و اعتیاد گونه دنبال می کردم ولی به دلیل مسئولیت هایی که تو زندگی دارم باید مدیریتشون می کردم و می کنم . بنظرم بچه ها اگر مسئولیت پذیر باشن و به وظایفشون آگاه باشند ناچار به کنترل هستند و اگر چه گاهی ممکنه از دستشون در بره و بیشتر وقت بذارن ولی به مرور تعدیلش میکنند .صفا جون ما تا ابد نیستیم که بخوایم هشدار بدیم و مواظب باشیم پس باید پیش زمینه ها رو اماده کنیم و بعد بچه ها رو با خیال راحت رها کنیم و مطمئن باشیم . زمان خیلی کمک میکنه عزیزم نگران نباش

ممنون مهربانو جون به نکات خیلی خوبی اشاره کردی . با کار موقت بچه ها کاملا موافقم و حتی اصرار بر اون دارم و به همین خاطر پسر بزرگم از 16 سالگی هم کار کرده هم درس خونده و پسر کوچکم هم تو چند سال گذشته تابستونها رو سر کار رفته . واقعیت اینه که شاید بخشی از این مشکلات به تفاوت طبیعی دو نسل برمیگرده و بخش عمده اون هم به دلیل تجربیات تلخ گذشته فقط یک نگرانی مادرانه هست . امیدوارم همه جوونها راه درست موفقیت رو پیدا کنن تا خودشون در آینده افسوس روزهای گذشته رو نخورن .

سهیلا شنبه 4 آبان 1398 ساعت 08:10 http://Nanehadi.blogsky.com

فک کنم نمیشه باهاشون مقابله کرد.من هر دو پسرم درگیر بازیهای آنلاین هستن.بزرگه ۳۱ سالشه درسش رو خونده.سر کار میره.کوچیکه ۲۶ سالشه.داره فوق میگیره.برای من همین کافی بود که بتونن تعادل بین زندگی واقعی و مجازی رو برقرار کنن.

پسرهای من هم هر دوشون درگیر این بازیها هستن بزرگه هم که 26 سالشه شاغله اما من نگرانیم اینه که اینها باید اولویت اولشون برنامه ریزی برای آینده باشه به فکر پس انداز و خرید خونه و ماشین و ازدواج باشن ...

Saber جمعه 3 آبان 1398 ساعت 02:24 https://khiyalnak.blogsky.com

صورت مسئله رو نمیشه پاک کرد؛ جوانان امروزی با توجه به محیط بیرونی قطعا جذب چنین تفریحاتی میشن اون هم به شکل اعتیادگونه اش؛ این ما هستیم که با آزاد گذاشتن اون ها ولی ایجاد محدودیت میتونیم کاری کنیم که هزینه یا عواقب هرکاری رو خود نوجوان یا فرزندمون بپردازه. برای مثال کم کردن پول توی جیبی با هربار دیرآمدن به خانه اما بدون قهرکردن و عصبی شدن.

ممنون از اظهارنظر خیلی خوبتون . من بارها این تصمیم رو گرفتم اما ناموفق بوده و دلایلش هم احتمالا همین عصبانیت و قهر کردنم بوده که بعد از فروکش کردن عصبانیت پول تو جیبی رو هم کم نکردم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد