من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

ماجراهای من و آراز

آراز خواهر زاده من هست و ده سالشه  مواقعی که خواهرم و همسرش خونه نباشن آراز رو میارن خونه ما اون هم یا با پلی استیشن مشغول میشه و یا تو کامپیوتر فیلم میبینه . امروز هم اومده خونه ما ،  بازیهای پلی استیشن رو که قبلا همه رو تموم کرده و اونهایی هم که در محدوده سنیش نیست رو چون از مادرش اجازه نداره بازی نمیکنه سایتهای دانلود فیلم هم که فیلتر شده و میبینم همینطور داره تو خونه میچرخه و بعد از کلی دور زدن میگه وااای خسته شدم . برای اینکه حوصله اش سر نره و هی سراغ من نیاد که وااای خسته شدم و... میگم برو از تو کتابخونه کتابهای قدیمی داریوش و کوروش رو بردار مثلا کتاب قصه های من و بابام . رفته کتاب رو برداشته حالا اومده کنار من نشسته و هی کتاب رو ورق میزنه و میخونه و میخنده و میخواد تصاویر رو برای من توضیح بده.... 

 مثلا خواستم سرگرمش کنم برای خودم کار درست کردم

 

نظرات 4 + ارسال نظر
Amir یکشنبه 21 مهر 1398 ساعت 08:09 http://mehrekhaterat.blog.ir/

سلام.
نمیدونم چطور شد از وبلاگ شما سر درآوردم
خوبین؟

من پیشنهاد میکنم به ایشون کتاب های صوتی ( نمایش صوتی ) متناسب با سن و سالش رو از سایت ایران صدا دانلود کرده و بدین که گوش بده. خود کتاب یک طرف و کتابی که بصورت نمایش صوتی دراورده جذابیتش رو بیشتر میکنه

تو وبلاگم درباره کتاب صوتی پست نوشتم اما بخش کودک ایران صدا به ادرس زیره

http://kids.iranseda.ir/?VALID=TRUE

اینم ایران صدا که البته تو کتابخونه ها تبلیغش هست
http://book.iranseda.ir/

خوش اومدین .ممنون از آدرس خوبی که دادین .

ملیحه شنبه 13 مهر 1398 ساعت 13:57

سلام خوبین خاله ی مهربان
منم وقتی حوصله ندارم سوگل رو میفرسم خونه خاله مهناز
دمش گرم حسابی هم اونجا بهش خوش میگذره
کتاب داستان من و بابام فوق العاده قشنکه من اینو به بزرگترا هم توصیه میکنم بخونن

واقعا کتاب خوبی هست بسیار جذابه .بخصوص با تصاویر جالبی که داره .

مهربانو شنبه 13 مهر 1398 ساعت 09:21 http://baranbahari52.blogsky.com/

انقدر مهردخت بچه بود از این بلا ها سرم اومده صفاا جون قشنگ درکتون می کنم .

یاد روزهای کودکی بچه هامون بخیر. من همیشه مادرهای جوون رو با بچه های کوچیکشون که میبینم بهشون میگم یک وقت خسته نشین. از این روزها و کودکی فرزندانتون تا میتوتید لذت ببرین بعدا که بچه ها بزرگ شدن حسرت این روزها رو خواهید خورد .

امیر جمعه 12 مهر 1398 ساعت 14:31

سلام
عصر بخیر
ادینه روزتون خوش
خوشحالم که خواهر زاده تون کنار شما شاده
قلمتون زیباست
بهترینها رو برات آرزو دارم

سلام عصر جمعه شما هم بخیر . من هم براتون بهترینها رو آرزو دارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد