از وقتی خانه علم ملک آباد میرم توجهم به صورت ویژه ای به مناطق حاشیه و زندگی حاشیه نشینان جلب شده . هر کدوم ما ممکنه در مقاطعی زندگیهامون دستخوش فراز نشیب بوده و مقاطعی برای درآمد ماهانه خودمون احساس خطر کردیم اما حالا که از نزدیک با زندگی حاشیه نشینی ارتباط دارم احساس میکنم حس ناامنی شدیدی باید بر زندگی های این مردم حاکم باشه . نمیدونم این حس ناشی از شرایط فعلی خودم هست که بازنشسته شدم و درآمد ثابت ماهانه دارم و تصور ریسک و خطر نداشتن درآمد برام بسیار سخت هست یا اینکه به دلیل رفت و آمدم به مناطق حاشیه شهر و آشنایی ملموس تر با زندگی در مناطق محروم هست .
تو مسیر که دارم میرم تو زمینهای کشاورزی حاشیه جاده تعدادی گوسفند مشغول چرا هستند و کمی آنطرف تر هم بچه ها مشغول بازی هستن و من به شادی این بچه ها فکر میکنم و با خودم میگم نباید فقط سیاهی ها رو دید به این خنده ها هم باید توجه کرد همه چیز تو این مناطق تلخ و غیر قابل تحمل نیست ...
صفا جان باور کن من این زندگی تجربه کردم الان هم شکر خدا وضعیتم تغییر کرده شدم با درامد ثابت به قول شما.ولی اون ادما امید عجیبی دارن به اینده به همه چی
امید داشتن خیلی خوب هست . من گاه فکر میکنم نکنه این آدمها به این شرایطشون عادت کردن و فکر میکننند سرنوشت محتومشون همین هست و تلاشی برای بهتر شدن اوضاعشون نکنن .
امید تنها چراغ روشن تاریکیهاست
بله کاملا درسته انسان با امید زنده هست .
درست میگی صفا جان...اگر فقط بدیها رو ببینیم اونا رو بسمت خودمون جذب میکنیم...خوبیها رو هم باید در نظر داشت...سال نو مبارک..
ممنون عزیزم سال نو مبارک . انشااله سال خوبی برای همه باشه.
سلام صفا جان،سال خوبی داشته باشی
ممنون سلامت باشی من هم برات بهترینها رو آرزو میکنم .
سلام
من هم موافقم
به نظر من خوبیهای زندگی به بدی هایش می چربد
کاملا درسته .
چه خوبه اینطوری نگاه میکنی صفا جون
باید واقع بین بود و همه چیز رو سیاه یا سفید نباید دید .