من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

روز تاریخی بیست و نهم اسفند

آن‌جایی که حق در کار باشد، با هر قوه‌ ایی مخالفت می‌کنم. از همه‌چیز می‌گذرم، نه زن دارم، نه پسر دارم، نه دختر دارم، هیچ چیز ندارم... مگر وطنم را که در جلو چشمم دارم.

دکتر محمد مصدق

۲۹ اسفند ماه یکی از مهم‌ترین مناسبت‌هایِ تاریخیِ ایران زمین است. در این روز با تلاش‌هایِ دکتر محمد مصدق و هم‌سنگرانش نفت در ایران ملی شد. این واقعه در زمانِ خودش انقلابی بود و چراغِ راهِ بسیاری از ملت‌ها و سیاست‌مداران در راهِ مبارزه با استعمار...

تا جایی که حسنین هیکل، روزنامه‌نگارِ بزرگِ مصری و یارِ نزدیکِ جمال عبدالناصر در کتابِ خود به نامِ "بریدنِ دم شیر" این‌گونه از زبانِ جمال عبدالناصر، مصدق را توصیف می‌کند: وقتى کانالِ سوئز را ملى اعلام کردیم، گفتیم که دم شیر یعنی انگلیس را بریده‌ایم، اما قبل از ما گاندى با استقلالِ هند، یالِ شیر را کوتاه کرده بود و مصدق با ملى کردنِ نفتِ ایران، دندان‌هاىِ شیر را خُرد کرده بود و ما فقط دمِ شیری بی‌جان را بریدیم.

نامِ دکتر مصدق و یادِ او بخشی از تاریخِ حیات، استقلال و عظمتِ مردمِ ایران است.

یادش گرامی و راهش پررهرو باد

"برگرفته از کانال اندیشه آزادی" https://t.me/andishe_azady/55227

نظرات 3 + ارسال نظر
سهیلا شنبه 30 اسفند 1399 ساعت 16:34 http://Nanehadi.blogsky.com

یاسی جمعه 29 اسفند 1399 ساعت 23:07

درود به شرف و معرفتت...سال نو مبارک صفا جان...

این متن سخن دکتر مصدق بود که متاسفانه مطلب کامل منتشر نشده بود و اصلاحش کردم .
سال نو شما هم مبارک براتون در سال جدید سلامتی و دل خوش آرزو میکنم .

کامران جمعه 29 اسفند 1399 ساعت 18:43

بی شرف تر از مصدق فقط خودش بود،بدون کوچکترین توافقی نفت رو به خیال خودش ملی کرد و نتیجه این شد که تمام مستشاران و مهندسان خارجی رو انگلیس از ایران خارج کرد و نفت ایران رو هم تحریم کرد نه یک قطره نفت فروش رفت و نه کسی نفت ایران رو میخرید.
درامد کشور سقوط کرد و کلی مشکلات اقتصادی برای ملت بوجود اومد.
تا اینکه گورش رو که گم کرد شاه قرارداد ۵۰ ٪ رو امضا کرد و وضع به حالت عادی برگشت و بعد چند سال سهم ایران با خرید سهام شرکت نفتی به ۷۵٪ رسید و بعد کل نفت ملی شد.
با یک رفراندوم احمقانه که اولین بار تو تاریخ با دو صندوق موافق و مخالف رفراندوم برگذار کرد و با ارعاب و تهدید ملت رو سر صندوق رای اورد تا به خیال خودش مجلس رو منحل کنه...
همین مونده بود ملت از دیکتاتور کوچولو که از تبار سگ های قاجاریه بت ساخته بشه.
دیگه مصدق جوری بود که یاران نزدیکش به دبیر سازمان ملل نامه مینوشتن که نخست وزیر داره قانون اساسی کشور رو زیر پا میزاره.

اول خواستم این نظر رو حذف کنم ولی منصرف شدم تا این نمونه از فرهنگ استبداد زده بخشی ازمردم هم به عنوان یک واقعیت موجود منعکس بشه . با نظرتون کاملا مخالف هستم چون ملی شدن صنعت نفت رو یک گام بسیار بزرگ در جهت خود باوری مردم و ایستادگی در مقابل استعمارگری قدرتهای بزرگ میدونم . یاد مردان بزرگی چون دکتر مصدق و دکتر فاطمی گرامی باد .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد