من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

روز زیبای آفتابی

صبح از خونه زدم بیرون واااای نور خورشید و آفتاب زیبا و هوای تمیز حالم رو چقدر خوب کرد . این روزها مسیر خونه تا دفتر رو  پیاده میام و برمیگردم و تو این هوای آفتابی چقدر این پیاده روی میچسبه....

تو خیابون روبروم کوههای برفی پیدا بود چقدر زیبا .....

قبل از آب شدن این برفها یک روز باید برم کوه .....

نظرات 3 + ارسال نظر
رهگذر چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت 08:08

با سلام
پیاده روی و قدم زدن در سکوت مطلق حاکم بر پارکها و درختانی که شکوفه‌های شان با گلهای صورتی و سفید شروع کرده اند حال دیگری دارند
نکات ایمنی را فراموش نکن
روز سیزدهم رجب به اورژانس بیمارستان آتیه رفتم کرونایی ها را آنجا دیدیم چه سرفه های وحشتناکی می زدند
ما را از ورود منع کردند گفتند داخل بروید بیمار بر می گردید
الان کرونا های خیلی حاد را بستری می کنند بقیه را میگن بروید در منزل قرنطینه باشید

بله کاملا درست می فرمایید . باید نکات بهداشتی رو به صورت کامل رعایت کنیم .

مریم بانو شنبه 17 اسفند 1398 ساعت 23:04

صفا جان خیلی وقت بود اینجا نیامده بودم. امروز یادتون کردم. برای خودتون و فرزندان نازنینتون فقط سلامتی آرزو میکنم.

ممنون که به یادم بودی . خیلی ممنون از حضورت عزیزم .

مهربانو شنبه 17 اسفند 1398 ساعت 08:54 http://baranbahari52.blogsky.com/

از خودت دریغ نکن عزیزم حتما وقتت رو به این موضوع اختصاص بده

بله حتما عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد