مدتی بود که یکی از دوستان وبلاگی گفته بود کتابخانه ای محلی دارند و کتاب امانت میدهند و پیشنهاد کرده بود برای رهایی از بی حوصلگیهای دوران اولیه بازنشستگی از کتابخانه آنها کتاب امانت گرفته و کتاب خواندن را هم در برنامه داشته باشم و من بعد از مدتها امروز توانستم به دیدار این دوست عزیز رفته و از نزدیک با ایشان آشنا شده و کتاب امانت بگیرم .
موقع برگشت با مترو دیدن تلاشهای مردم از مسافرینی که برای از دست ندادن مترودرحال دویدن بودند تا فروشندگان و دست فروشان خانم مترو که با صدای بلند در حال تبلیغ اجناس خود بودندهمه و همه انرژی مضاعف به من داد . مردم برای گذران زندگی همه در تلاشند واین تلاش امید به زندگی رو در انسان افزایش میده .
با خودم فکر میکردم این خانمهایی که برای خریدهای خود از کرج راهی بازار تهران میشوند چه کار خوبی می کنند. قبلا به نظرم این کار کار بیهودای میآمد که موجب ازدحام غیر ضروری مسافرین مترو می شد.
تصمیم گرفتم گاهی هم به یاد دوران جوانی سری به کتابفروشیهای میدان انقلاب بزنم .
ممنون سهیلای عزیز بابت پیشنهاد خوبت .
از دیدارت بسیار خوشحالم.
آفرین به شما با این روحیه مثبت اندیش
من چندروز پیش از تهران تا کرج با مترو رفتم که حدود سه ساعت طول کشید تمام این سه ساعت دستفروشهای داخل مترو در رفت و آمد بودند البته باعث می شد سرمون گرم باشه ولی از یه جایی به بعد تحملش سخت بود و احساس میکردم زیادی مزاحمت ایجاد میکنه ضمن اینکه دلم میسوخت که برای یه لقمه نون چقدر زحمت می کشن و خلاصه دچار حس دوگانه ای شده بودم
ممنون از شما دوست عزیز. خود من هم خیلی وقتها دچار این دوگانگی میشم .
تلاش اونها قابل تقدیر هست ولی اینکه آیا به نسبت تلاششون چیزی نصیبشون میشه یانه اینها دوگانگیهایی هست که نتیجه توزیع ناعادلانه ثروت هست .
یک عده بدون هیچ تلاشی به داراییهای نجومی میرسن و یک عده با دنیایی از تلاش همیشه هشتشون گرو نهشون هست ...
سلام
خب من که اهل مسجد و منبرم
اوقات بیداری را با اینترنت ورزش استخر پارک گردی و کمتر خیابان گردی می گذرانم
پنجشنبه پیش پای منبر آقای دکتر عزیزی روانشناس بودم موضوع صحبتش آدمهای درونگرا و برونگرا بود
دیشب هم پای صحبت آقای تراش خواه البته اسمش کمی سخت بود فکر کنم اسمش را اشتباهی نوشتم ولی بالاخره تراش توش بود
آنهم بحث روانشناسی و معضلات زندگی و ازدواج بود
به یک نکته ی مهم. اشاره کرد و آن این بود چرا در دانشگاهها هیچ واحد درسی در مورد آشنایی جوانان در شناخت و روحیات زوج و زوجه نیست
آمار های که راجع به طلاق و طلاق پنهان که می داد وحشت ناک بود
می گفت آمار طلاق چهل درصد افزایش یافته و طلاق عاطفی بین همفسران بالای ۲۰ سال زندگی شصت در صد شده است
بله آمارطلاق و بخصوص طلاق عاطفی بسیار بالا هست و علت اون هم عدم آموزش هست .
سلام بر صفا بانوی عزیز
کتاب خوندن که عالیه .. منم مدتیه مطالعه ام رو بیشتر کردم و خیلی هم لذت میبرم از این کار ... چند روز قبل داشتم با همسرم صحبت میکردم گفتم تازگی ها به این نکته رسیدم که دوران میانسالی خیلی شیرین تر از دوران جوانیه ...
یه جورایی آدم از اون شر و شور میفته و به آرامش و سکونی میرسه که دلنشینه ...
همیشه شاد و سلامت باشید بانو و بهترین های زندگی نصیبتون
من هم کم کم دارم به شرایط جدید عادت میکنم و جالبتر اینکه حالا اصلا تصور کار دائمی داشتن یک جورایی برام آزار دهنده هست
دارم تنبل میشم 
از آشنایی با شما دوست عزیز بسی خوشوقت شدم.ان شالله به زودی ببینمت.