من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

این روزها به خاطر فشار کار خیلی کم تحمل شدم . دیشب ساعت 9 رسیدم خونه میبینم کانالهای تلویزیون همه خرابن میپرسم چرا اینطوره پسر بزرگم میگه از دیشب اینطور شده میگم خوب چرا درستش نکردین با بیتفاوتی سری تکون میده و  میگه خوب نمیدونم ولی من میدونم چرا. اون که دائم در حال بازی کامپیوتری هست و اصلانیازی به تلویزیون نداره اما من تو خونه بدون تلویزیون و اخبار احساس خفگی میکنم با صدای بلند میگم وای خدای من آخه چرا اینطوریه من حوصلم سر رفت از سر کامپیوتر بلند میشه میگه بیا برو اینترنت .... کلافه هستم بارون تندی شروع به باریدن میکنه میرم رو تراس لب پنجره میشینم و بارون رو تماشا میکنم نه حالم بهتر نمیشه بعد از چند دقیقه  میام تو اطاق و رو تخت دراز میکشم بی اختیار چند قطره اشک رو گونم سرازیر میشه دلخورم از این بیتفاوتی و تنبلی بچه ها ..... 

نیم ساعت بعد زنگ میزنم داریوش و اعتراض میکنم  که چراهنوز بیرونه میگه سر کوچه هست و سریع میاد خونه بهش میگم زود برو بالا ببین دیش چه مشکلی داره من و منی میکنه میره ... میگم نگران نباش کمی تکون بدی دیش رو درست میشه میره بالا دیش رو کمی جابجا میکنه و من گوشی به دست نتیجه کار رو بهش اعلام میکنم تصویر درست میشه و من با خوشحالی میگم خوب خوبه خوبه ...میاد پایین و من خوشحال جلو در بغلش میکنم و میبوسم و میگم خوب چرا از دیشب دو تا برادر تنبلی کردین و درستش نکردین میخنده و سری تکون میده . و من تو فکرم که چرا اینقدر کم تحمل شدم . میدونم همش برمیگرده به اون رئیس احمق کورش که من با حماقت تمام باهاش قرارداد کار بستم و بهش چک دادم و حالا برای خودم دارم خیال بافی میکنم که اون اگر بخواد از چک برای اهرم فشار استفاده کنه چی و......  

خلاصه میدونم تا چک رو از اون مردک نگرفتم همینطور خواهم بود......                                                                                                                                                                                                 

نظرات 1 + ارسال نظر
آفرین یکشنبه 3 خرداد 1394 ساعت 20:40

چکو که گفتید برای ضمانت بوده و نمی تونه ازش استفاده کنه.اون بی تفاوتی هم کهخاص بچه های این دوره زمونه است.
خودتونو آروم کنید.حیفه زندگی رو سخت بگیریم.

بله کاملا درسته اون نمیتونه استفاده ای از چک بکنه. برای اروم کردن خودم هم باید سعیم رو بکنم .ممنون ازت دوست خوبم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد