یکی از کارهایی که گرفتم و انجامش رو به پسرم سپردم کارهای حسابداری یک شرکت کشاورزی بود که مزرعه پرورش توت فرنگی و استخر ماهی داره این آدم از اون آدمهای نچسب هست که فکر میکنه خیلی زرنگه و رفتارش ادم رو به شدت عصبی میکنه آدمی که فکر میکنه خیلی حالیشه و در واقع هیچی نمیدونه یا بهتره بگم از هر چیزی کمی بلده و خودش رو خدای همه چیز میدونه و در نتیجه باعث دردسر برای خودش و دیگران میشه .
پسر من برای کارهای حسابداری اونجا بوده اما ازش کارهای دیگه مثل رسیدگی و چیدن توت فرنگی و رسیدگی به ماهی خواستن و اون هم انجام داده و درحین کار در سالن توت فرنگی دچار حادثه شده و دستش شکسته و اون با وجودی که بیمه نامه مسئولیت مدنی داره حاضر نشده گزارش حادثه رد کنه و....
با توجه به این موضوع و نپذیرفتن مسئولیت اتفاق پیش اومده من دیگه نذاشتم پسرم اونجا بره و طی نامه ای بهش اعلام کردم که دیگه ادامه این همکاری ممکن نیست و حالا بعد از گذشتن حدود دو هفته از موضوع اون تسویه حساب با پسرم رو امروز و فردا میکنه و من هم که یک چک دستش دارم تو فکر این هستم که چطور اون چک رو ازش بگیرم و اعصابم خورده که اصلا چرا با چنین آدمی همکاری کردم و اصلا چرا اینقدر راحت بهش چک دادم البته چکم رو نوشتم بدون تاریخ و جهت ضمانت و اون کار چندانی بااون نمیتونه بکنه ولی همین که ادمها برای هیچ و پوچ اینهمه باعث جنگ اعصاب میشن واقعا باعث تاسفه ..
چه خوبه که آدم موجب آرامش دیگران باشه نه اینکه حضورش موج منفی ایجاد کنه ....
سلام
آخ چه قدر سخته آدم با کسی که نمی داند و نمی داند که نمی داند همکلام و همکار بشه
دست پسرتون چه طوره؟
راستی منزل نو مبارک
از آخ گفتنتون معلومه که این حس عذاب من براتون ملموسه امان از این آدمهای نادان .
ممنون پسرم هم خوبه . دیگه وقتی صاحب خونه هم بد میاره آدم مجبوره جابجا بشه .امیدوارم زودتر مشکل بلاگفا حل شه .