و یک جشن تولد نشستم جشن تولد نوه خواهرم هست نمیدونم چرا نمیتونم به این هیاهو عادت کنم. فریادهای هوهو رو اعصاب و روانم هست سرم رو با تلگرام گرم کردم. اصلا نمیدونم این تولد چرا گرفته شده تولد یک بچه یک ساله واقعا باید به این صورت گرفته میشد ما داریم کجا میریم....
البته اینقدر محدودیت وجود داره که جوونها برای تخلیه انرژی و داشتن ساعاتی خوش به هر بهانه ای متوسل میشن.
اما واقعا برای تولد یک بچه یک ساله بهتر نبود به صورتی بهتر و متناسب تر برگزار میشد ؟؟
صفا جانم سلام. بازگشت باشکوه شما روحمان را تازه کرد.
. راستش صفا خانم من چند وقت پیش تو تاکسی بین شهری سوار شده بودم. یک مسافر خانم با توضیح مشکلات مالیش تقاضای پول از ما کرد. روی صحبتشم بیشتر با من بود که خانم بودم. ولی به جای من آقایون کمکش کردند. اصلا یک حال بدی به من دست داد که چرا این کار را میکنه. طرز گرفتن پولش با ولع واقعا حال من را بد کرد. من خودم در همسایگی خانمی را میشناسم که شغلش نظافت منازل است. اینقدر غرور و نجابت داره کسی جرات نمیکنه حتی فکر دادن صدقه به ایشون از ذهنش عبور کنه. همه هم بینهایت با احترام با این خانم رفتار می کنند.
با کلیه مطالبتون کاملا موافقم. عزت نفس یک خصلت بسیار با ارزش هست.هیچوقت نتونستم به چنین آدمهایی کمک کنم چرا که احساس میکنم ازم سواستفاده شده.